ساختار کلی زندگی ما چنان است که به ما آموخته اند تا زمانی که به رسمیت شناخته نشده ایم کسی نیستیم،بهایی نداریم ...خود کار مهم نیست.. اما «وجهه» آن بسیار اهمیت دارد ؛واین وارونه کردن چیزهاست
ساختار کلی زندگی ما چنان است که به ما آموخته اند تا زمانی که به رسمیت شناخته نشده ایم کسی نیستیم،بهایی نداریم ...خود کار مهم نیست.. اما «وجهه» آن بسیار اهمیت دارد ؛واین وارونه کردن چیزهاست
ای مرگ!
تو از غم و اندوه
زندگانی کاسته و بار سنگین آنرا از دوش برمیداری ،سیهروز تیرهبخت، سرگردان را
سر و سامان میدهی،تو نوشداروی ماتمزدگی و ناامیدی میباشی،دیدهء سرشکبار را خشک
میگردانی،تو مانند مادر مهربانی هستی که بچهء خود را پس از یک روز طوفانی در آغوش
کشیده،نوازش کرده میخواباند،تو زندگانی تلخ زندگانی درنده نیستی که آدمیان را
بسوی گمراهی کشانیده و در گرداب سهمناک پرتاب میکند؛تو هستی که به درونپروری،فرومایگی،خردپسندی،
چشمتنگی و آز آدمیزاد خندیده پرده بروی کارهای ناشایستهء او میگسترانی.کیست که
شراب شرنگآگین تو را نچشد؟
اجازه نده زندگی ات به یک تشریفات مرده صرفا مبدل شود. بگذار لحظه هایی توجیه ناپذیر هم درآن خودی نشان بدهد،بگذارچیزهایی معماگونه واسرار آمیز باقی بماند، چیزهایی که نتوانی دلیلی برایشان بتراشی .بگذار کارهایی چند از تو سر بزند که مردم فکر کنند عقلت پاره سنگ برداشته است. آدمی که صددرصد عاقل بود ، مرده است . کمی لودگی در حاشیه همیشه مایه سرور و شادمانی عظیمی در توست .کمی هم لودگی به خرج بده آنگاه معنای امری ممکن خواهد بود . «اُشو/ خلاقیت»