شعری ویرانگر از زنده یاد احمد شاملو ؛
سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۳۱ ب.ظ
به خاطر آرزوی یک لحظهی من که پیشِ تو باشم
به خاطر دستهای کوچکت در دستهای بزرگِ من
و لبهای بزرگ من بر گونههای بیگناه تو
به خاطر پرستویی در باد، هنگامی که تو هلهله می کنی
…..
به خاطر سنگفرشی که مرا به تو میرساند
نه به خاطر شاهراههای دوردست
به خاطر ناودان، هنگامی که میبارد
به خاطر کندوها و زنبورهای کوچک
به خاطر جارِ بلند ابر در آسمانِ بزرگ آرام
به خاطر تو
به خاطر هر چیز کوچک و هر چیز پاک به خاک افتادند
احمد شاملو
۹۴/۱۱/۱۳
یعنی چی؟ کیا ؟؟