کرانه های زندگی

Hold my hand while you cut me down

کرانه های زندگی

Hold my hand while you cut me down

کرانه های زندگی

می ترسانَدَم قطار،
وقتی که راه می افتد
و این همه آدم را
از آن همه جدا می کند
حالا نوبت باد است
بیاید،
چند دستمالِ خیسِ مچاله شده
و یک کلاهِ جامانده در ایستگاه را
بردارد، ببرد
بعد شب می آید
با کلاهی که باد برده بود،
آن را
بر ایستگاه می گذارد به شعبده،
ادامه ی شعر تاریک می شود...
از این جا
با دوربین مادون قرمز ببینید:
چند مرد، یک زن
که رفته بودند با قطار،
نرفته اند...
دستمالی را که باد برده بود
نبرده است
اصلاً ریل
کمی آن طرف تر تمام شده
و این قطار ِ زنگ زده
انگار سال هاست
همان جا ایستاده است
مسافرانش
حرف می زنند
قهوه می خورند
می خندند
و طوری به ساعت هایشان نگاه می کنند
که انگار نمی بینند
عقربه به استخوان شان رسیده است
«ازگروس عبدالملکیان»

آخرین نظرات
  • ۲۸ بهمن ۹۸، ۱۰:۲۲ - ashkan amm
    mamnoooonam

اجتماع و بیماری -1

پنجشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۵۱ ب.ظ

بخش کوچکی از رنج من که ازهستی ونیستی خود من نیست ، از اجتماع واین فرومایگان

سرچشمه میگیرد ؛ فرومایگانی که از خود هیچ قدرت درونی ندارند ، هیچ استقلال فکری ندارند

اختیاری برای برگزیدن  سرنوشت خویش ندارند و فقط بر آنند که جسمشان را ارتقا دهند و آن را

اثبات کنند ، این جامعه ی بیمار و زاینده ی بیماری ، فقط گرفتن ومصرف کنندگی را رسالت

خویش میدانند ، نه ساختن و آفرینش را همچون حیوانات موذی  برای برآوردن نیاز های خود در

هم میلولند ، چنین جامعه هایی ناقل انواع بیماری های روحی و جسمی هستند  که فرد را ناتوان

و عاجز می دارند ، و  اورا رو به انزوا  و  افسردگی  اجتماعی  هدایت میکنند و حس دور افتادگی 

را در وی  پدید می آورند .آموختن به این فرو مایگان  اگر نگوییم ناممکن ، امری بسیار دشوار

است و زمان زیادی را می طلبد . آنها باید بیاموزند که خود بیاندیشند نه به واسطه ی سنت و

عرف ومصلحت گرایی راه خود را برگزینند ، نه به واسطه ی دستورالعمل های از پیش معین به

بیقوله های منتهی به عجز  و تباهی کشانده  شوند ؛ آنها باید بیا موزند معیار ارزش گذاری

موضوعات مختلف را  با اتکا به تفکر و تعقل خویش  سنجش کنند . به راستی چنین امری

چگونه ممکن است ؟ آیا فرومایگانی که در تامین معیشت خود  در مانده اند و  ابتدایی ترین نیاز

های خودرا  به فنا رفته میبینند می توانند  به چنین  رویایی دست یابند ؟ لازمه ی تحقق چنین

تحولی «اصالت » است ، آیا اصالت اکتسابی است ؟

مسئله دیگر دولت ها هستند ؛ دولت هایی که هریک در تلاش برای حفظ حاکمیت و تثبیت

قدرت در یک رقابت کثیف  و ظالمانه  ، باعث نزول و سقوط بشریت در لجن زار فقر  و لجن زار

فکری خود شده اند . به راستی فرومایگان بخش قابل توجهی از فرومایگی خودرا با تسبیب دولت

ها و حاکمیت  ها به دست آورده اند .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۵
سید هادی احمدی

نظرات  (۱)

۱۵ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۲۸ فاطمه نظری
سلام
لینک شدید
لطفا باعنوان دهکده ی انسانهای خاص لینک کنید
پاسخ:
سلام
تشکر؛
لینک شدید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی